سلامت عمومی
غول ایدز؛ نقص ایمنی یا نقص آگاهی
فرض کنید یکی دوستان شما دچار یک بیماری ناشی از نقص ایمنی باشد. برای مثال فرض کنید او دچار بیماری اماس شده است. آیا ارتباط خود را با او قطع میکنید یا تلاش میکنید با حمایت و همراهی او را در روند درمان کمک کنید. مشخصا فردی که دچار چنین بیماری سختی شده است نباید در کنار مشکلاتی که بیماری برایش پدید آورده مشکلات جدیدی را نیز تجربه کند. حالا اگر آن دوست به جای اماس دچار ایدز باشد ممکن است در صورت عدم آگاهی، به اشتباه رابطهی خود را با او قطع کنید. این اشتباه ناشی از باورهای غلطی است که از عدم آگاهی ناشی میشود. خوهشا ایدز را با سرماخوردگی اشتباه نگیرید. قرار نیست شما با اولین تماس یا نزدیک شدن به فرد بیمار مبتلا شوید. باور کنید با انجام این کار در قرن ۲۱ از افرادی که در قرون وسطی افراد بیمار را آتش میزدند تا انتقال بیماری جلوگیری کنند دست کمی ندارید!
در مقالهی پیش رو سعی میکنیم که ایدز را نه صرفا از منظر پزشکی که از منظر جامعهشناسی بررسی کنیم و تلاش کنیم تا آسیبهای اجتماعی فردی را به حداقل برسانیم. اگر شما هم دچار باورهای ترسناک و افراطی در رابطه با این بیماری هستید با ما همراه شوید.
در آمریکا به عنوان یک کشور توسعهیافته بیش از ۱ میلیون نفر با بیماری ایدز وجود دارند. در اواسط دههی ۹۰ میلادی تشخیص ایدز بسیار تهدید کننده و نامیدکننده بود اما در تحقیقات دسامبر سال ۲۰۱۳ کاملا ورق برگشت و مشخص شد که راههایی برای زندگی طبیعی برای افراد مبتلا وجود دارد. امروزه با درمان پیوسته و مداوم، افراد مبتلا به ایدز دارای علائم واضحی برای عموم نیستند اما همچنان تبیضها و برخوردهای غلط از سوی جامعه مبتلایان را آزار میدهد.
علارقم افزایش آگاهی در مورد ایدز و راههای جلوگیری از انتقال آن، بخش زیادی از انزوای اجتماعی افراد مبتلا به ایدز کاملا اکتسابی و از سوی خود آنان است. اعلام مبتلا بودن به دوستان و آشنایان و پذیرش از سوی آنها، بخاطر واکنشهای احتمالی که دارند، برای فرد استرسزا است. همچنین خیلی از افراد بخاطر نحوهی دچار شدن به ویروس از بیان آن خجالت میکشند و دچار شرمساری میشوند. در تحقیق انجام شده در مارس ۲۰۱۲ میلادی توسط سازمان کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا، روند افشای بیماری توسط فرد به تجربهی شخصی او در مورد نگاه اطرافیان بیماریها و مبتلایان بسیار وابسته است. اغلب افراد در این تحقیق سعی کرده بودند ابتدا گروهی را بیابند و نسبت به عقاید آنان نسبت به بیماری خودشان اطمینان یابند و سپس با آنان موضوع را مطرح کنند.
برخی افراد فکر میکنند با تماسهای عادی و گاه به گاه ویروس به راحتی منتقل میشود و بیماری ایدز با اولین برخوردها منتقل خواهد شد. این افکار غلط باعث میشود تا فرد قضاوت اشتباهی هم نسبت به بیماری و هم نسبت به بیمار داشته باشد. این پیشبینیها و افکار اشتباه نسبت به بیماری میتواند منجر به افسردگی در فرد بیمار و انزوای او گردد. خیلی از افراد پس از اینکه متوجه شدهاند که فردی از دوستانشان دچار بیماری ایدز شده است او رها کرده و از ادامهی دوستی خود خودداری کردهاند. این باعث میشود که فرد مبتلا به ایدز از روابط خود با دیگران دلسرد شده و منزوی گردد.در آمریکا برای افراد مبتلا به ایدز قوانین خاصی تدوین شده است. قوانین به گونهای طراحی شده که آنان از حمایت ویژهی دولت در کلیه امور برخودار باشند. این قوانین شامل بیمهی بیکاری، خدمات درمانی کامل، اولویت ثبت نام در مدارس و مراکز آموزشی میشود. همچنین در کلیه خدمات عمومی دارای اولویت و خدمات رایگان میباشند. اما متاسفانه تبعیض اجتماعی همچنان ادامه دارد. برخی از افراد مبتلا به بیماری از دریافت این کمکها خودداری میکنند. علت اصلی این امتناع از کمک گرفتن، نگاه سنگین جامعه به افراد مبتلا است. در سال ۲۰۱۵ محققین اعلام کردند که در صورت ادامهی این روند آسیب جدی به افراد مبتلا به ایدز میرسد و استرس ناشی از این شرایط زندگی آنان را مختل میکند. زندگی با بیماری ایدز بدون حمایت اجتماعی مثبت باعث میشود تا فرد تا افکاری مثل بیارزش شدن و حتی تمایل به خودکشی در خود پرورش دهد.
درنهایت باید گفت ایدز نیز یک بیماری نقص ایمنی مانند سایر بیماریهای این دسته است پس با نقص آگاهی مبتلایان به آن را نرنجانیم. شما میتوانید دوستان مبتلا به ایدز را در آغوش بگیرید، با آنان همصحبت شوید، با یکدیگر بیرون بروید و همانند دوستان دیگر خود از بودن در کنار آنان لذت ببرید. افراد مبتلا به ایدز مانند من و شما هستند، پس آنان را همانند دیگران دوست بدارید.